مطالب و مقالات شهر چاپی


مربی کسب و کار یا منتور

مهدی تیزابی مشهدی (کارشناس ارشد کارآفرینی کسب وکارهای جدید)


 

در متن پیش‌رو،‌ مقصود از کلمه مربی؛ مربی کسب و کار یا منتور است.

 

"شاعران ناپخته تقلید می‌کنند، شاعران پخته می‌دزدند، شاعران بد آن چیزی را که برداشته‌اند زشت‌تر می‌کنند و شاعران خوب آن را به چیزی بهتر یا کاملا متفاوت تبدیل می‌کنند. "

تی اس الیوت، شاعر و نویسنده انگلیسی

در دنیای آشفته امروز بدون مربی کسب و کار یا منتور نمی‌توان راه را به سلامت طی کرد. سرعت تغییرات به قدری زیاد است که قبل از آن که بر مسئله‌ای مسلط شوید، مسئله دیگر جلویتان سبز می‌شود و اجازه فکرکردن به شما نمی‌دهد. نقش مربی مثل فانوس دریایی است که می‌توانید به اتکا نورآن مسیرتان را پیدا کنید وگرنه امواج تغیییرات شما را به این سو و آن سو می‌برد.

کسانی که مربی دلسوز و آگاهی دارند سریع‌تر و سالم‌تر به مقصد می‌رسند؛ چون کمتر دچار دوباره کاری و اشتباه می‌شوند.

ناگفته پیداست که باید همیشه در صفحه رادار منتور دیده شوید. شما هستید که دنبال اویید و نه او دنبال شما. فقط لازم است در صفحه رادار او پیاپی دیده شوید.

وقتی از تیم‌هایی که منتورشان بوده‌ام گزارش کار می‌خواهم، غالباً تنبلی می‌کنند و از روی بی‌میلی کارهایی راکه انجام داده‌اند به من انتقال می‌دهند و این بخاطر اهمیت ندادن به نقش مربی‌گری است.

مربی، اطلاعات عملیاتی و مالی تیم را برای پایش بهتر عملکرد نیاز دارد و چنانچه اطلاعات ضعیف یا ناقص باشد قطعاً راهنمایی‌های او نمی‌تواند گره‌گشای تیم شود. مثل تعمیرکار خودرویی که باید میزان سوخت، نحوه کارکرد موتور و سر و صدای آن را بداند.

اگر مدام در دامنه مانیتورینگ مربی باشید در مسیری اشتباه قرار نمی‌گیرید.

تیم های استارتاپی شاید به این تذکر بیشتر نیاز داشته باشند چون سرعت حرکت شان باید با سرعت تغییرات فناوری مطابقت کند و این جز با نگاه کامل مربی، تکمیل نمی‌شود.

تیم‌ها شاید در مرز دانش حرکت کنند و نبوغ خود را متمرکز شیوه‌های نوین نمایند اما تجربه کم آنها در پیچ و خم بازار اجازه نمی‌دهد شایستگی‌های محوری خودشان را محک بزنند.

مربی با اشراف به بازار و مکانیسم‌های اقتصادی محیطی، بهتر می‌تواند تیم‌ها را در رساندن به هدف یاری نماید. شرایط به وجود آمده از دگرگونی‌های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی همیشه فرصت‌های مطلوبی برای ایجاد کسب و کارهای جدید هستند.

یک مربی بهتر می‌تواند ظرفیت حضور ۳۰ میلیون سالمند در سال‌های نه چندان دور را فرصت مطلوبی برای خدمت رسانی به این جمعیت نیازمند درمان و رسیدگی تشخیص دهد؛ چون می‌داند وقتی تعداد افراد بالای ۶۵ سال از ۸ درصد یا میزان ۶۰ ساله‌های آن از ۱۲ درصد عبور کند جمعیت از مرز سالمندی عبور کرده است و فقط کافیست از تجربیاتش برای راه‌های استفاده از این شرایط گرا دهد.

تجربه شخصی من می‌گوید میزان حضور مربی همبستگی معناداری با چرخه عمر کسب وکار شما خواهد داشت؛ یعنی بسته به اینکه کسب وکارتان درکجای منحنی قرار می‌گیرد نقش حضور مربی روشن می‌شود. (نمودار را بررسی کنید)

در دوران نوزادی که ایده شما در حال شکل‌گیری است، مربی نقش چندانی ندارد و باید شما به فکر تشکیل تیم‌تان باشید اما در زمان دایرکردن تیم، او می‌تواند نقش بسزایی داشته باشد و شما را تا مرحله توسعه و تثبیت همراهی کند. در این مرحله که نقش‌ها ومسئولیت‌ها روشن می‌شود، باید حضور مربی پررنگ‌تر باشد وگرنه به گونه‌ای تشریفاتی و زائد فقط باعث سرگردانی تیم می‌شود؛ سرگردانی از آن جهت که مسئولیت‌ها ناپیدا و نامشخص می‌شوند و کلید مسئولیت‌پذیری در تیم، ناخواسته از سمت مدیر تیم در اختیار مربی قرار می‌گیرد.

مربی قرار نیست مدیر باشد مسئولیت بدهد و بازخواست کند؛ قرار است پایش فعالیت‌ها را در نظر بگیرد؛ قرار نیست هر فعالیت را به عضوی بسپارد؛ قرار است وزن فعالیت‌ها را به نسبت هر عضو بسنجد.

مربی؛ کاهش یا افزایش راندمان تیم را درنظر می‌گیرد و مدیر تیم را راهنمایی می‌کند ولی چنانچه تیم به موقع گزارش فعالیت‌هایش را به مربی داده باشد باید نقش مربی در این کاهش و افزایش جستجو می‌شود. نقش مربی در رساندن تیم به حداکثر قابلیت‌ها و توانمندی‌ها چه در سطح فرد و چه در سطح تیم اثر بسزایی دارد. اگر تیم در حد ظرفیت‌های خودش فعالیت نکند، مربی بهتر از هر کسی تشخیص می‌دهد که تیم ناکارآمد است و برای افزایش سطح ظرفیت‌ها تلاش می‌کند تا همه بتوانند در بهترین وضعیت ذهنی، حسی و فیزیکی حاضر شوند، کارشان را بهتر انجام دهند، با هم بهتر کار کنند و به نتایج بهتری برسند.

به قول تی اس الیوت؛ اگر می‌خواهید چیزی بهتر یا کاملا متفاوت ایجاد کنید به دنبال مربی‌هایی در زندگی‌تان باشید که موفقیت‌هایی را که می‌خواهید کسب کنید قبلا کسب کرده باشند. با آنها صحبت کنید و از آنها بپرسید چگونه آن موفقیت را کسب کرده‌اند و اگر بخواهند دوباره به همان دستاوردها برسند، چه کارهایی را متفاوت انجام می‌دهند؟

 

 

 


بازگشت به لیست مقالات